مقدمه:
در عصر حاضر با توجه به وجود برخی محدودیت های زیست محیطی به ویژه در تجارت جهانی و تنگ شدن عرصه رقابت، همگان بر این موضوع توافق دارند که مدیران واحدهای تجاری تحت فشار فزاینده ای هستند که نه تنها باید هزینه های عملیاتی را کاهش دهند بلکه باید تاثیرات زیست محیطی حاصل از فعالیت های عملیاتی خود را نیز به حداقل برسانند. این اعمال فشار از طرف سهامداران، دولت، رسانه های گروهی، مصرف کنندگان و... اعمال می شود. شرکت ها برای کاهش تاثیرات زیست محیطی (قطع درختانی مانند گون، سپیدار، کاج، سرو، سدر، صنوبر، سکویا و سرخدار) فعالیت های عملیاتی خود چاره ای به جز این ندارند که اطلاعات مربوط به هزینه های زیست محیطی را نیز در حساب ها و تصمیمات خود وارد کنند. اما با وجود اندازه و اهمیت خیلی زیاد هزینه های زیست محیطی این هزینه ها توسط مدیران نادیده گرفته شده اند زیرا اطلاعات ارائه شده توسط سیستم حسابداری سنتی در این زمینه عموما ناقص، غیر قابل فهم و نامربوط بوده است. استفاده از حسابداری زیست محیطی سازمان را به ابزاری مجهز می کند که در سیستم حسابداری سنتی تجدید نظر کرده و آن را به گونه ای اصلاح نماید که بتواند یک حلقه ارتباط بین مدیران زیست محیطی و حسابداران ایجاد کند و با کنار هم قرار دادن این دو گروه بتواند به سویی حرکت کنند که در آینده هم عملکرد مالی و هم عملکرد زیست محیطی شرکت با همکاران بهتر شده و راهکارهای مناسبی ارائه دهند (سجادی و جلیلی؛ 1386).
تاریخچه حسابداری محیط زیست:
از اواسط دهه هفتاد میلادی شرکتهای صنعتی با مفهوم گزارشگری بدهی های زیست محیطی روبرو شدند شرکتهای یاد شده نخست تمایلی به افشای زیانهای وارده به محیط زیست (قطع بی رویه درختان مانند گون، سپیدار، کاج، سرو، سدر، صنوبر، سکویا و سرخدار) در صورتهای مالی خود نداشتند اما بر اثر مرور زمان و افزایش میزان خسارت ها شرکت ها ناگزیر به رعایت این مسائل شدند.
درسال 1975 هیئت تدوین استانداردهای حسابداری نشریه شماره 5 را تحت عنوان حسابداری رویدادهای احتمالی؛ جهت کمک به شناسایی این وضعیت منتشر کرد که میبایست خسارتهای احتمالی به محیط زیست در صورت محتمل بودن وقوع و قابل برآورد بودن مبلغ زیان درصورتهای مالی گزارش شود.
بدهی های جبران خسارتهای وارده به محیط زیست به عنوان زیان احتمالی شناسایی میشد اما به دلیل مشکلات آینده که در برآورد میزان این زیان ها داشت، شرکت ها و صنایع مختلف رویه های متفاوتی را جهت برآورد این زیان ها به کار میبردند؛ به طوری که هیچ شرکتی به درستی از رهنمود مزبور پیروی نمیکرد و راهکاران ارائه شده بی ثمر باقی میماند. بنابراین نیاز به اصلاح و تدوین رهنمود جدیدی احساس می شد.
در سال 1976 تفسیرشماره 14توسط هیئت تدوین استانداردهای حسابداری تحت عنوان برآورد مبلغ یک زیان منتشر شد، ولی هیچگونه اظهار نظری در مورد به تاخیر انداختن ثبت هزینه های زیست محیطی نکرد.
خسارتهای ضایعات به منابع؛ منجر به افزایش تقاضای جامعه جهت برقراری قانون در این مورد شد وکنگره آمریکا در پاسخ به این موضوع قانون حفاظت و بازیافت منابع محیط زیست را در سال 1976 میلادی به تصویب رساند ولیکن این قانون نیز کاری از پیش نبرد بنابراین دومین قانون فدرال تحت عنوان قانون جامعه مسئولیت؛ غرامت و بدهی محیط زیست در سال 1980 تصویب شد. بر اساس این قانون 6/1 میلیارد دلار وجوه سپرده برای هزینه های پاکسازی مکانهایی که به محیط زیست خسارت وارد میکنند توسط راهکاران اختصاص داده شد که این مکان ها توسط سازمان حفاظت محیط زیست ایالات متحده تجزیه تحلیل و بررسی میشدند.
درسال 1990 میلادی هیئت تدوین استانداردهای حسابداری نشریه شماره 90/8 تحت عنوان سرمایه ای کردن هزینه های آلودگی محیط زیست را منتشرکرد (سید نژاد فهیم، 1383).
البته سهامداران، معتقدند تا زمانی که هزینه های محیطی شرکتها مشخص نشود و اهمیت والای فعالیتهای مبارزه با آلودگی محیط زیست برای مدیران و همکاران (تصمیم گیرندگان سازمانی) روشن نشود، نمیتوان امیدوار بود که مدیریت محیط زیست (جنگلهای گون، سپیدار، کاج، سرو، سدر، صنوبر، سکویا و سرخدار) در صنعت، جدی گرفته شود. بنابراین، پس از سال، 1995 استاندارد ایزو 14000 برای تشـویق و تـرغیب شرکتها به رعایت سیـاستهای حسـابداری محیـط زیست به وجود آمد (رسولی، 1384).
مفهوم حسابداری محیط زیست: ((green- environmental accounting
محیط زیست به معنای تمام اجسامی است که اطراف ما را احاطه نموده است اما معنای امروزی این واژه عبارت از، پدیده ای پیچیده و درهم تنیده است که شامل محیط های اجتماعی، زیست شناختی و فیزیکی می شود. محیط زیست به تکه های یک کیک برش خورده شبیه میباشد که برش زیرین را خاک، برش میانه را زیست کره و برش بالایی را جوکره و آن قسمت از خاک کره که توسط آب و یخ پوشیده شده را به نام آب کره یاد میکنند. این برش ها زنجیره پیچیده ای را با هم مرتبط میسازد که هرگونه دستکاری غیرمعقول چه در ساختار و چه در ترکیب آنها تمام زنجیره به هم پیوسته محیط زیست را پاره خواهد کرد که در برخی موارد قابل ترمیم نیز نمیباشد یا اینکه ترمیم آن به ده ها سال زمان نیاز دارد.
با عنایت به گستردگی مفهوم محیط زیست، بالطبع حسابداری محیط زیست نیز مفهوم گسترده ای خواهد داشت، لذا ما در اینجا تنها به چند تعریف بسنده میکنید:
حسابداری محیط زیست شاخه ای از حسابداری است که به جمع آوری اطلاعات هـزینه های زیست محیطی و به کارگیری این اطلاعات در انجام محاسبات مربوط به قیمت تمام شده کالاها و خدمات می پردازد. حسابداری محیط زیست شامل مجموعه فعالیت هایی است که موجب افزایــش توان سیستم های حسابداری در جهت شناسایی، ثبت و گزارشگری آثار ناشی از تخریب و آلودگی زیست محیطی (قطع بی رویه درختان مانند گون، سپیدار، کاج، سرو، سدر، صنوبر، سکویا و سرخدار- تخریب زیستگاه های طبیعی- آلـودگی هـوا و ...) می شود. حسابداری زیست محیطی مبتنی بر تلفیق زیست محیطی بعنوان یک منبع سرمایه و لحاظ کردن هـزینه های زیست محیـطی بعنـوان یکی از هـزینه های قابـل قبـول در فـرآینـد های اقتصادی و محاسباتی است (خوش طینت و جعفری؛ 1385)
حسابداری محیط زیست مجموعه فعالیتهایی است که موجب افزایش توان سیستم حسابداری در شناسایی ،ثبت و گزارشگری آثار ناشی از تخریب (قطع بی رویه درختان مانند گون، سپیدار، کاج، سرو، سدر، صنوبر، سکویا و سرخدار- ریختن فاضلاب کارخانه ها در منابع آب طبیعی- آلودگی های شرکت های صنعتی و ...) و آلودگی محیط زیست می گردد و میتواند در شرکتهای بزرگ و کوچک ،صنایع مختلف و در مقیاسهای متفاوت با روشی سیستماتیک یا بر اساس مبانی مورد نظر به کار گرفته شود. در واقع شکل انتخاب حسابداری محیط زیست توسط شرکتها به اهداف و دلایل استفاده آنها توسط همکاران با ارائه راه حل ها و راهکاران باز میگردد (سجادی و جلیلی؛ 1386) .
حسابداری محیط زیست، ابزاری مهم برای درک نقشی است که محیط زیست طبیعی در اقتصاد بازی می کند. حسابداری محیط زیست که گاهی حسابداری سبز یا حسابداری منابع طبیعی نیز نامیده می شود؛ اشاره به اصلاح سیستم حساب های ملی در استفاده یا تهی شدن منابع طبیعی دارد. حسابداری محیط زیست داده های انبوه ملی است که محیط زیست را به اقتصاد مرتبط می کند و اثرات بلند مدتی بر سیاست های تصمیم گیری اقتصادی و زیست محیطی دارد ( اتحادیه جهانی حفظ منبع طبیعی 1997).
عواملی که برای گزارشگری حسابداری محیط زیست بایستی مورد توجه قرارگیرند:
P آسیب های وارده به محیط زیست.
P مسئولیت شرکتها در قبال این آسیب ها.
P بازبینی ارتباط بین صنایع و محیط زیست و میزان استفاده از منابع طبیعی.
P ارزیابی اثرات وآسیب های زیست محیطی.
P لزوم گزارشگری هزینه های زیست محیطی.
آسیب های زیست محیطی:
به علت استفاده بی رویه از منـابع طبیعی و همچنین تولیـد و انتـشار بی رویه مواد آلاینده در محیـط زیست، امروزه موضوع حفاظت از محیـط زیست مورد تـوجه جـدی دانشمندان و محققین قـرار گرفته است. مـواردی همچون آلودگی آب و هـوا، تخریب جنگلها (قطع بی رویه درختان مانند گون، سپیدار، کاج، سرو، سدر، صنوبر، سکویا و سرخدار) و مراتـع، انهـدام زیستـگاه های جانوری از جمله زیـانهای وارده به محیط زیست بوده که نتیجه مستقیـم فعالیت کارخانجات و مراکز صنعتی می باشند.
امروزه شرکتها تنها مسئول عملـکرد اقتـصادی خـود نبوده، بلکه ملـزم به رعایت مسـایل اجتمـاعی و پاسخـگویی به عمـوم جامعه هستند. بنابراین، در عصر حاضر حفـاظت از محیـط زیست و گزارشگری اینگونه هـزینه ها یک ضرورت انکار ناپذیر به حساب می آید. بـه واسطه افزایش فعـالیتهای جوامع بشری مشکلات زیـست محیـطی فراوانی برای تمـامی کشورها ایجاد گردیده، که برخی از مهمترین آنها بشرح زیر می باشد:
یک چهارم خشـکی های کره ی زمین در معرض خشکسالی و تبدیل شدن به مناطق بیـابانی قرار دارند.
در فاصله ی زمانی سال 1960 تا سال 1990 بـارانهای جنـگلی به میـزان چهل درصد کـاهش یافته است.
تعداد گونه های گیاهی و جانوری در معرض انقراض از 230 مورد در سال 1970 به 35000 مورد در سال 2000 افزایش یافته است.
چهل درصد از زمینهای کشاورزی کیفیت خود را از دست داده اند.
نیمی از جنگلهای (قطع بی رویه درختان مانند گون، سپیدار، کاج، سرو، سدر، صنوبر، سکویا و سرخدار) کره ی زمین و همچنین نیمی از زمینهای حاصلخیز (دلتاها) از بین رفته اند.
مسئولیت شرکتها در قبال آسیبهای زیست محیطی
اکثر فعالیتهای جوامـع بشـری به ویـژه فعالیتـهای تولیدی دارای اثـرات زیان بار فراوانی بـر محیـط زیست پیـرامون خود می باشند. با توجه به تشـدید مسـایل زیست محیـطی در سطح جهان، شرکتهای تولیدی می بایست مسئولیت جبران هزینه های زیست محیطی را تقبل نموده و آنها را به نحو مناسبی در صورتهای مالی خود گزارش نمایند.
مشـروعیت اجتماعی سازمانها تنها با پذیرش استانداردهای اخـلاقی حاکم بر جامعه رسمیت می یابد. به عبارت دیگر، شرکتها در جهت علایق و خواسته های جوامع بشری فعالیت نموده و متقابلا آحـاد جامعه نیـز از طریق خـرید محصولات، این شرکتها را مورد حمـایت خود قـرار می دهند. بنابراین، شرکتهای تولیدی علاوه بر تلاش برای تحقق هدف اصلی خود (سودآوری و حداکثرسازی ارزش)، می بایست برای ارتقای موقعیت اجتماعی خود نیز تلاش نمایند. افشای اطلاعات مرتبط با هزینه های زیست محیطی ضمن افزایش اعتبار و موقعیت اجتمـاعی شرکتها، می تواند بعنوان یک ابزار کارآمد در فرآیند دستیابی به مزیت رقابتی نیز تلقی گردد.
بازبینی ارتباط بین صنایع و محیط زیست و میزان استفاده از منابع طبیعی
در بلند مدت، انجام اقداماتی جهت جبران خسارات وارده به محیط زیست (مانند افزایش گـرمای کره ی زمین و نابودی زیستگاه های طبیعی) از سوی جـوامع بشـری ضـروری بنظر می رسد. برای تحـقق هـدف فـوق، تولیـد محصولات سازگار با محیط زیست (صنایع سبـز) اهمیت یافته و حتی در صورت لـزوم توقف صنایع ناسازگـار با محیـط زیست اجتناب ناپذیر می باشد. بنـابراین بازبینی نحوه ی ارتباط و استفاده صنایع از محیط زیست از الـزامات این عصر به شمار می رود.
ارزیابی اثرات صنایع و سازمانها بر محیط زیست
سنجش و اندازه گیری اثرات فعالیت شرکتهای تـولیدی بر محیط زیست از اهمیـت فراوانی برخوردار بوده و لذا استفاده از ابزارهای اندازه گیری که متناسب با موضـوع مورد اندازه گیری باشد، ضروری است.
برخی از مهمترین دلایل عدم کارآمدی سیستم حسابداری سنتی در زمینه گزارشگری هزینه های زیست محیطی بشرح زیر است:
هدف سیستم حسابداری سنتی که کسب سود و حداکثرسازی ارزش یک شرکت(تمرکز سرمایه) می باشد، با هدف گزارشگری زیست محیطی سازگار نیست. محیـط زیست همانند یک کـالای عمومی، متعلق به تمام افراد یک جـامعه بوده و لـذا هیچ کس نمی تواند ادعـای مالکیت انحصاری بر آن را داشته باشد. در سیستـم حسابداری سنتی تنها آن دسته از هزینه ها مورد شناسایی قرارمی گیرند که دارای منافع اقتصادی ملمـوس باشند. از آنجائی که هزینـه های زیست محیـطی منجـر به تملـک دارایی های مشخصی نمی گـردند، لـذا در حسـابداری سنتـی که توسط همکاران سنتی انجام میشده است، انـدازه گیـری و گزارشگری آنها با ابهام روبرو است.
هزینه های مرتبط با محیط زیست بواسطه بهبود شـرایط محیطی منافعی را برای شـرکت و جامعه در پی خواهد داشت. انـدازه گیری و گـزارشگری میـزان این منافع در صورتـهای مالی بواسطه ناکـارآمدی سیستم حسابداری سنتی امری ناممکن است. هرچند این منافع قابـل تقویم به ریال نیست، اما بـواسطه اهمیتش برای جامعه (تحت عنوان صنعت سبز) باعث افـزایش ارزش سهام شرکت در بـازارهای بـورس میگردد. شرکتها بواسطه دشواری اندازه گیری نتایج حاصل از هزینه های زیست محیطی، تنها اقدام بـه افشاء هزینه های زیست محیطی آن هم در یادداشتهای پیوست صورتهای مالی می نمایند. لذا بدلیل عدم گزارش منافع حاصله افشای مناسب با مشکل مواجه می گردد.
در سیستم حسابداری سنتی کسب سود به هر طریقی و هر قیمتی مجاز می باشد. به عبارت دیگر در این سیستم انجام اقداماتی همچون قطع بی رویه درختان (گون، سپیدار، کاج، سرو، سدر، صنوبر، سکویا و سرخدار)، تخریب زیستگاه های طبیعی، و آلـودگی هـوا در فرایند کسب سود بلامانع است. مسئله فوق باعث تضاد بین نگرش سیستم حسابداری سنتی و نگـرش حسابداری محیط زیست می گردد.
لزوم گزارشگری هزینه های زیست محیطی
امـروزه به واسطـه ضـرورت انـداره گیری و گزارشـگری هزینـه های کیفیت بر اهمیت حسابداری محیط زیست افزوده شده است. طبق اصول حسـابداری محیط زیست، سازمانها به عنوان یک شخصیت حقوقی مستقل مالک داراییهای مشخصی بوده که بخش قابل توجه از آن منـابع طبیعی است. در حسـابداری محیـط زیست سـازمان علاوه بر اندازه گیـری و گزارشـگری منـابع طبیـعی می بایست هر گونه فعالیتی را که به محیـط زیست آسیـب می رساند را نیـز گزارش و افشا نماید، زیرا اعتقاد بر این است که این فعالیت ها به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر دارایی ها و عملکرد شرکت تاثیر خواهند گذاشت (نظری پور و همکاران،1393).
کاربرد حسابداری محیط زیست:
در کل حسابداری محیط زیست واژه گسترده ای است که در زمینه های مختلفی از جمله موارد ذیل کاربرد دارد:
P ارزیابی وافشای اطلاعات مالی زیست محیطی در زمینه گزارشگری و حسابداری مالی.
P ارزیابی و استفاده از اطلاعات پولی وفیزیکی زیست محیطی در زمینه حسابداری محیط زیست.
P برآورد هزینه های و اثرات محیط خارجی که اغلب حسابداری بهای کامل خوانده میشود.
P حسابداری جریان ها و انباشت منابع طبیعی برحسب مقادیر پولی و فیزیکی که حسابداری منابع طبیعی خوانده می شود.
P جمع آوری و گزارش اطلاعات حسابداری در سطح سازمان به شکل اطلاعات حسابداری منابع طبیعی برای مقاصد حسابداری ملی (مرفوع ؛1388).
از نگاهی دیگر میتوان کاربرد حسابداری محیط زیست در اقتصاد خرد و کلان را بررسی نمود:
اقتصاد خرد:
در اقتصاد خرد (واحد تجاری ) حسابداری محیط زیست میتواند در حسابداری مالی و مدیریت مورد استفاده قرار گیرد.
حسابداری مالی:
حسابداری مالی در راستای گزارشات برون سازمانی الزاماتی را جهت افشای بدهی ها و هزینه های زیست محیطی مقرر کرده است. در واقع حسابداری مالی، به جهت تصمیم گیری و ارائه مسئولیتهای عمومی، موضوع را بررسی می کند. (کاظم زاده ارسی؛1382)
تحقیقات نشان میدهد علاوه بر اطلاعات مالی، برای اطلاعات آثار زیست محیطی واجتماعی نیزتقاضا وجود دارد. در این تحقیقات از فرضیه بازار کار استفاده شده است، اگر اطلاعات برای استفاده کنندگان اهمیت داشته باشد، روی قیمت سهام نیز اثر خواهد گذاشت. بنابراین عدم رعایت مقررات مربوط به حفظ محیط زیست و تحمل هزینه ای مربوطه (زیان ناشی از عدم حمایت طرفداران محیط زیست و یا جریمه های عدم رعایت مقررات حفظ محیط زیست)، باعث افزایش ریسک سرمایه گذاری در چنین شرکتی می شود از طرفی، قوانین و مقررات بازار سرمایه، شرکتها را ملزم به رعایت قوانین حفظ محیط زیست و امنیت اجتماعی می کند. شرکت در ازای دریافت جواز فعالیت از جامعه، بایستی در مورد آثار ناشی از عملکرد خود بر محیط زیست و جامعه اطلاعات کافی لازم را منتشر نماید.
گری و همکاران (2005): سیستمی که براساس آن گزارشات مالی تهیه می شود، اثری بسیار منفی بر روی سیاره ای داردکه ساکنان آن آرزوی پایداری آنرا دارند.
حسابداری مدیریت:
حسابداری زیست محیطی خدماتی را به حسابداری مدیریت ارائه میدهد. در واقع مدیران در برخی از تصمیمات خود به شرح ذیل میتوانند از اطلاعات حاصل از حسابداری محیط زیست استفاده کنند:
P طراحی محصول و طراحی فرآیند تولید.
P ارزیابی عملکرد و کنترل هزینه ها.
P سرمایه گذاری در دارایی های ثابت.
P مدیریت ضایعات (سجادی و جلیلی ؛1386).
در حسابداری محیط زیست فرض بر آن است که هزینه های محیط زیست باید داخلی شوند، در حال حاضراین هزینه ها؛ هزینه های برون سازمانی محسوب میشوند زیرا محیط زیست یک کالای عمومی است که جامعه هزینه فعالیتهای زیان بار سازمان در مورد محیط زیست را میپردازد. سازوکارحسابداری زیست محیطی در داخل سازمان، در قالب حسابداری چرخه عمر یا حسابداری بهایابی کامل، سعی بر آن دارد تا هزینه های زیست محیطی را همانند صرفه جویی در سایر هزینه ها به حداقل برساند. بنابراین هدف حسابداری محیط زیست این است که سازمانها به طور واقع بینانه آثار فعالیت هایشان را در محیط زیست پیش بینی کنند و بر اساس آن بدهی های احتمالی و ریسک زیست محیطی را برآورد کنند. برای حفظ محیط زیست چندان هم لازم نیست سطح مصرف فعلی را کاهش داد.
آنچه لازم است تغییر ترکیب مصرف است، براساس نظریات اقتصاد خرد میتوان بدون کاهش سطح مطلوبیت، یک کالا را جایگزین کالای دیگر کرد. بنابراین باید برای حفظ محیط زیست در ترکیب مصرف خود کالاهایی را که تولید و مصرف آنها کمتر به محیط زیست لطمه میزند را جانشین کالاهایی کنیم که بیشتر صدمه میزند.
اقتصاد کلان:
از محاسبات حسابداری محیط زیست به منظور انجام محاسبات مربوط به هزینه های منابع زیرزمینی و جریان های حاصل از این منابع استفاده می شود. تعریف ارائه شده برای درآمد ملی برای انجام محاسبات مربوط به حساب های محیطی مانند تولید ناخالص ملی نمونه ای از کاربرد حسابداری محیط زیست در سطح اقتصاد کلان است (گراف و همکاران 1998).
امروزه درکشورهای توسعه یافته محاسبه هزینه های جانبی به ویِژه هزینه های تخریب محیط زیست در رشد اقتصادی؛ امری ضروری به شمار میرود هرچند در ایران متاسفانه رشد اقتصادی بدون در نظرگرفتن زیانهایی است که به محیط زیست وارد می شود.
در واقع برای محاسبه رشد اقتصادی میبایست ارزش اقتصادی منابع و سرمایه های طبیعی نابود شده را از ارزش افزوده کل (تولید ناخالص داخلی) کسرکنیم آنچه باقی می ماند تولید واقعی شماست که رشد اقتصادی رانشان میدهد، لذا رشد واقعی اقتصادی بسیار پایین تر از ارقام رسمی منتشر شده میباشد.
رویکرد حسابداری زیست محیطی به اندازه گیری درآمد ملی میتواند تصویر دقیقتری از رشد و توسعه اقتصادی به دست دهد. طی سالهای 1340 تا 1357 اقتصاد ایران سالانه به طور متوسط 9% رشد یافت و در خلال برنامه اول توسعه اقتصادی پس از انقلاب نرخ رشد سالانه 3/7% در سال بود اما در این اندازه گیری هزینه های انحطاط محیط زیست و نابودی منابع نقصان پذیراز تولید ناخالص داخلی کسر نشده است.
گفتنی است که درخلال یک دوره 30 ساله مساحت جنگلها (به واسطه قطع بی رویه درختانی مانند گون، سپیدار، کاج، سرو، سدر، صنوبر، سکویا و سرخدار)، را به نصف کاهش داده ایم از منابع آب زیرزمینی بیش از حد برداشت کرده ایم با مصرف کودها و سموم شیمیایی سفره های آبهای زیرزمینی را به شدت آلوده کرده ایم و خاک را شدیدا فرسوده کرده ایم و نرخ رشد ما دیگر 9 یا 3/7% نیست بلکه چیزی درحدود 5/2 یا 3% خواهد بود.
اما متاسفانه داستان به همین جا ختم نمی شود، واقعیت نگران کننده این است که نابودی سرمایه های و منابع طبیعی رشد اقتصادی آینده را نیز با محدودیت جدی روبرو خواهد کرد. نکته اینجاست که تنها با رشد اقتصادی و توسعه اجتماعی همزمان می توان جلوی نابودی محیط زیست را گرفت. حفظ کیفیت طبیعی محیط زیست به رشد اقتصادی کمک می کند و منافع این رشد نصیب هر دو نسل خواهد شد. رشد اقتصادی، کیفیت محیط زیست راحفظ می کند و منافع حفظ کیفیت محیط زیست به شکل رشد پایدارتر و درآمد بالاتر نصیب هر دو نسل خواهد شد این معامله خوبی است اما ما همکاران معامله گران بدی هستیم.
در حقیقت سود تصنعی خود را که هیچ تاثیری بر انباشت سرمایه های فیزیکی ندارد با غارت منابع طبیعی به عنوان ارزش افزوده ملی به بیشترین مقداری که طمع، اجازه می دهد می رسانیم، سپس این سود را صرف واردات یا تولید کالاهای مصرفی می کنیم به راستی این فاجعه تا چه زمانی ادامه خواهد داشت.
نحوه برخورد با هزینه های زیست محیطی:
در این بخش میخواهیم به دو سوال اساسی پاسخ دهیم:
اول: وقتی برای موسسه ای هزینه زیست محیطی معینی در دوره جاری؛ محتمل می شود باید برای کدام دوره هزینه شود؟
دوم: آیا باید هزینه جاری در نظر گرفت یا سرمایه ای و یا تعدیل دوره های قبل؟
در واقع هزینه های زیست محیطی را میتوان به دو گروه کلی تقسیم نمود:
1. هزینه های اقدامات زیست محیطی: هزینه هایی که موسسه به خاطر اقداماتی که برای جلوگیری؛ کاهش و جبران خسارتهای زیست محیطی متحمل میگردند مانند: مرمت و بازسازی، نصب فیلتر های پاکسازی هوا، حفاظت منابع قابل بازیافت و غیر قابل بازیافت.
2. زیانهای محیط زیست (جرائم محیط زیستی مانند قطع درختان و جنگل های سرو، صنوبر، سپیدار، کاج و غیره).
مخارج زیست محیطی به لحاظ زمانی، یا مربوط به دوره های قبل و یا مربوط به دوره های جاری یا آتی هستند. اگر مشخص گردد مخارجی انجام گردیده یا می گردد که مربوط به دوره های قبل است، بایستی بلافاصله نسبت به شناسایی این اقلام و تعدیل سود و زیان دوره های قبل اقدام کنیم، این اقلام اغلب جهت پاکسازی یا پرداخت جریمه و خسارت دوره های قبل میباشد.
اگر مخارج انجام شده در ارتباط با محیط زیست، مشخصا با فعالیت دوره جاری باشد و یا غیر مستقیم در ارتباط با فعالیت دوره جاری باشد (منافع آن قابل تهاتر با منافع قابل کسب و یا کسب نشده دوره جاری باشد) بایستی این اقلام را در دوره جاری هزینه نمود.
اگر مخارج زیست محیطی مرتبط با دوره های آتی باشد و یا که دارای منافع آتی باشد، مخارج انتقالی به دوره های آتی یا سرمایه ای تلقی میگردند.
در نشریه 8-90 تحت عنوان سرمایه ای کردن هزینه های آلودگی محیط زیست نظرات هیئت به شرح ذیل ارائه شده است:
به طور کلی مخارج محیط زیست باید هزینه شوند و تنها در صورت داشتن هریک از معیارهای زیر ممکن است سرمایه ای تلقی گردند.
1. هزینه هایی که عمر اموال یا ظرفیت تولید را افزایش میدهند یا ایمنی یا کارایی اموال رابهبود میبخشند برای شناسایی این معیار، وضعیت دارایی بعد از تحمل این هزینه ها با زمان تحصیل آنها مقایسه می گردد.
2. هزینه هایی که برای کاهش یا جلوگیری از الودگی محیط زیست انجام میگیرد که مربوط به عملیات یا فعالیتهای آینده میباشد، برای تشخیص این هزینه ها که جهت بهبود اموال صورت میگیرد آنها را با شرایط دارایی در زمان تحصیل مقایسه میکنند.
3. هزینه هایی که برای آمادگی اموالی که برای فروش گذاشته شده اند تحمل می گردد.
اهداف حسابداری محیط زیست:
P تعیین فرصتهای محیطی و محدود کردن هزینه های اضافی که فاقد ارزش افزوده هستند.
P برآورد و محاسبه هزینه های محیط زیستی شرکت ها و گنجاندن آن در محاسبه بهای کامل محصولات.
P مشخص نمودن فرصت های محیط زیستی برای ایجاد سود خالص.
P ایجاد و نگهداری یک سیستم اطلاعاتی محیطی برای ارتقای مدیریت عملیاتی.
P تعیین هزینه ها و بازده اتی ناشی از پیاده سازی سیستم اطلاعاتی مدیریت محیط زیست.
P کمک به طراحی فرآیند تولید کالاها و خدمات سازگار با محیط زیست.
در واقع میتوان گفت هدف اصلی حسابداری محیط زیست فراهم نمودن اطلاعات درباره وضعیت آثار فعالیت های واحد تجاری مرتبط با محیط زیست برای استفاده کنندگان داخلی برون سازمانی میباشد. در حسابداری زیست محیطی تلاش بر این است تا درآمدهای محیطی (درآمد حاصل از دفع مواد زائد، درآمد حاصل از چرخه مجدد تولید) و هزینه های زیست محیطی در صورت سود و زیان منعکس گردند.
مزایای توجه به هزینه های زیست محیطی عبارتند از:
الف - مدیریت بهتر هزینه های زیست محیطی میتواند در کاهش آلودگی هوا و در نتیجه ارتقای سلامت عمومی جامعه موثر باشد.
ب- درک درست از هزینه های زیست محیطی میتواند در تصمیم گیری نسبت به تسهیم هزینه های واقعی و قیمت گذاری محصولات مفید واقع شود.
ج- ایجاد مزایای رقابتی دربین مشتریان (استفاده از خدمات و محصولات در بین افراد دوستدار محیط زیست).
د- با توجه به هزینه های زیست محیطی میتوان با مدیریت و سرمایه گذاری در فن آوری های جدید هزینه های اضافی را کاهش داده و یا حذف نمود (ساخت ماشین های دو گانه سوز).
ه- جلوگیری از خطرات زیست محیطی ممکن است منجر به بدهی های هنگفتی بشود و متعاقبا سازمان نیز متحمل هزینه های زیادی شده که به طور جدی بر موقعیت نقدینگی ومالی آن اثر بگذارد.
و- حسابداری هزینه ها و عملکرد محیط زیست می تواند پشتیبان توسعه سازمان و اجرای سیستم مدیریت محیط زیست (EMS) و اعتبارنامه ایزو باشد.
گزارشگری و حسابداری محیط زیست
از آنجا که حسابداری زیست محیطی گزارشگری زیست محیطی را نیز در بردارد و عملکرد زیست محیطی ازدید استفاده کنندگان گزارش های مالی حائز اهمیت است، لیکن اهداف گزارشگری عملکرد اقتصادی با اهداف گزارشگری زیست محیطی کاملا انطباق ندارد لذا به جهت محدودیت موجود در علائق استفاده کنندگان نیاز به الزامات گزارشگری ویژه احساس می گردد (عبدی و اقدم؛1387).
صورت های مالی شرکتها همواره در معرض بررسی حسابرس مستقل هستند تعدادی از شرکت ها در گزارشات خود اطلاعاتی را ارائه می کنند، که به آسیب های وارده به محیط زیست در اثر فعالیتهای آن ها مربوط می شود این اطلاعات غالبا جزئیاتی در مورد انتشار آلودگی در هوا؛ آلودگی آب؛ قطع جنگلهای کاج، سرو، سپیدار و صنوبر یا جزئیاتی از سوخت و مواد مصرفی توسط آن ها می باشد، حتی ممکن است گزارشات تفضیلی تر بوده و شامل داده های کمی نیز باشد.
علائق عمومی درحمایت از محیط زیست موجب شده است که فشار وارده بر موسسات جهت بازرسی دقیق آسیب های وارده توسط واحدهای تجاری به محیط زیست بیشتر گردد و این امر موجب اجرای حسابرسی فعالیتهای زیست محیطی شده است.
اندازه گیری آلودگی ها؛ بررسی محدودیت های قانونی و آزمون تفصیلی از اکولوژی و زمین اطراف واحد تجاری از جمله موارد مد نظر این نوع حسابرسی است.
از آنجا که حسابرسی محیط زیست بخشی از فرآیند بلند مدت ارزیابی و بررسی است؛ باید فرآیندی تکرارپذیر باشد؛ به نحوی که درصورت لزوم به وسیله گروه های مختلف بتوان حسابرسی را تکرار و نتایج آن را مقایسه نمود تا بتوان تغییرات را به طریقی سنجش پذیر وکیفیت منعکس نمود. (همت فروهمکاران؛1390)
با افشای اطلاعات زیست محیطی از طریق گزارشگری مالی می توان نگرشی مثبت در میان سهامداراران و بازار سرمایه ایجاد و به تبع آن از طریق افزایش درآمد هر سهم و نهایتا افزایش ارزش روز سهام؛ زمینه افزایش ثروت سهامداران و همکاران را فراهم کرد.
نمونه ای از حسابداری محیط زیست موفق:
همگان تصور میکردند که چین به دلیل فشار زیاد انبوه ترین جمعیت جهان به منابع طبیعی و زمین به زودی به دلیل انحطاط محیط زیست در این کشور فاجعه ای اتفاق خواهد افتاد و لیکن در حال حاضر با وجود رشد اقتصادی این کشور انحطاط شدید محیط زیست گزارش نمیگردد. سیاست کشاورزی چین به حداکثرسازی کارایی و بازده با کمترین آسیب به محیط زیست استوار است. سیاست صنعتی به تولید و مصرف کالاهایی تاکید دارد که از منابع کمتری استفاده می کند و به محیط زیست آسیب جدی نمی رساند.
سنگ بنای این سیاست ها در واقع این نکته است که برای حفظ دارایی ها و منابع کمیاب و پایین پذیر طبیعی ارزش آن ها را که در فرآیند تولید به مصرف می رسند در قیمت کالا منعکس میکنند. (درونی کردن هزینه های زیست محیطی) با این کار هزینه های مصرف منابع طبیعی یا ارزش اقتصادی آن ها از تولید ناخالص داخلی کسر می شود و معیار دقیق تری از تولید کالا وخدمات بدست می آید، با منظور کردن هزینه منابع و دارایی های طبیعی خود به خود برای آن ها ارزش پولی ایجاد می شود و بازاری به وجود می آید که به بازار تولید آن ها کمک خواهد کرد از طرف دیگر این کار انگیزه سرمایه گذاری را در حفظ منابع زیست محیطی با راهکاران ارائه شده، به وجود خواهد آورد و انباشت سرمایه فیزیکی و طبیعی را در پی خواهد داشت، به این ترتیب دارایی طبیعی که استخراج می شود به موجودی؛ سرمایه اجتماعی؛ تبدیل می شود نه اینکه با مصرف مجانی به پایان برسد.
نتیجه گیری:
امروزه بسیاری از شرکتها با مسائل زیست محیطی روبرو هستند و درجستجوی شیوه ی مناسب برای گزارش و افشای اطلاعات برای عموم مردم می باشد. مسئله آلودگی محیط زیست از مهمترین معضلات جامعه بشری و کشور ما می باشد. این امر لزوم تعقیب و مجازات جرائم زیست محیطی و تدوین و تنظیم قوانین و مقررات درحوزه های مختلف محیط زیست را اجتناب ناپذیر می سازد.
بدون تردید در صورت استقرار نظام مطلوب حسابداری زیست محیطی در کشور؛ حسابداران می توانند بازوی قدرتمندی برای دولت در ارتباط با کنترل های اقتصادی و مالی باشد برای رسیدن به این مهم باید اهداف و وظایف حسابداری زیست محیطی مشخص و به طور دقیق تعریف و استانداردها و ضوابط و معیارها براساس اصول منطقی و عملی پایه گذاری و تدوین گردد. از این رو مجامع حرفه ای ذیصلاح باید کار تدوین و تنظیم ضوابط حرفه ای و به ویژه استانداردهای حسابداری زیست محیطی را به عهده گیرند تا از این طریق شرکت ها ملزم به رعایت رویه های مصوب باشند.
دولت نیز از طریق اصلاح قوانین موجود تصویب قوانین جدید و وضع مجازات های قانونی برای شرکتهای آلوده کننده محیط زیست می تواند موجبات کاهش آلودگی را فراهم نماید. علاوه بر این متولیان مسائل زیست محیطی باید به فکر نهادینه کردن فرهنگ رعایت مقررات زیست محیطی در جامعه باشد به خصوص اگر صاحبان و مدیران صنایع نسبت به مسائل زیست محیطی دیدگاهی مثبت و توام با طرفداری از بهبود عملکرد زیست محیطی داشته باشند و آن را از نظر مالی و منابع انسانی حمایت کنند؛ موجب می شود که کارکنان نیز در قبال محیط زیست حساس و متعهد باشند.